-
جمعه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۷، ۰۶:۵۰ ب.ظ
-
۱۱۷۶
خدا را دوست دارم...
به خاطر اینکه وسط حرف زدن و درد دل کردن با او نمی گوید: وقت ندارم ،باید بروم ،کار دارم ،دارم با کس دیگری حرف می زنم او تمام وقت حواسش به من است.
خدا را دوست دارم...
به خاطر اینکه وسط حرف زدن و درد دل کردن با او نمی گوید: وقت ندارم ،باید بروم ،کار دارم ،دارم با کس دیگری حرف می زنم او تمام وقت حواسش به من است.
آتش عشق
کیست کآشفتۀ آن زلف چلیپٰا نشود؟!
دیده ای نیست که بیند تو و شیدا نشود
ناز کن ناز، که دلها هَمه در بند تواَند
غمزه کُن غمزه که دلبر چو تو پیدا نشود
رُخ نما تا هَمه خوبان خجل از خویش شوند
گر کشی پَرده ز رُخ کیست که رُسوا نشود
آتش عشق بیفزا، غمِ دل افزون کُن
این دل غمزده نتوان که غم افزا نشود
چٰاره ای نیست به جُز سوختن از آتش عشق
آتشی ده که بیفتد به دل و پا نشود
ذرّه ای نیست که از لُطف تو هامون نبود
قطره ای نیست که از مهر تو دریا نشود
سر به خاک سر کوی تو نهد جٰان، ای دوست
جان چه باشد که فدای رُخ زیبا نشود
چقدر خوب و عالی عارف عالی مقدار شیخ محمود شبستری در باب پیمودن صراط مستقیم سروده است:
لزوم زیر پا نهادن هستی مجازی در مسیر کمال
جهان آن تو و تو مانده عاجز *** ز تو محروم تر کس دید هرگز
چو محبوسان به یک منزل نشسته *** به دست عجز پای خویش بسته
نشستی چون زنان در کوی ادبار *** نمی داری ز جهل خویشتن عار
دلیران جهان آغشته در خون *** تو سرپوشیده ننهی پای بیرون
چه کردی فهم از دین العجائز *** که بر خود جهل میداری تو جائز
زنان چون ناقصات عقل و دین اند *** چرا مردان ره ایشان گزینند
اگر مردی برون آی و نظر کن *** هر آنچ آید به پیشت زان گذر کن
میاسا یک زمان اندر مراحل *** مشو موقوف همراه رواحل
خلیل آسا برو حق را طلب کن *** شبی را روز و روزی را به شب کن
ستاره با مه و خورشید اکبر *** بود حس و خیال و عقل انور
بگردان زان همه ای راهرو روی *** همیشه لا احب الافلین گوی
و یا چون موسی عمران در این راه *** برو تا بشنوی إنی أنا الله
ترا تا کوه هستی پیش باقی است *** جواب لفظ أرنی، لن ترانی است
حقیقت کهربا، ذات تو کاه است *** اگر کوه توئی نبود چه راهست
تجلی گر رسد بر کوه هستی *** شود چون خاک ره هستی ز پستی
گدائی، گردد از یک جذبه شاهی *** به یک لحظه دهد کوهی به کاهی
برو اندر پی خواجه به أسرا *** تفرج کن همه آیات کبری
برون آی از سرای ام هانی *** بگو مطلق حدیث من رآنی
گذاری کن ز کاف کنج کونین *** نشین بر قاف قرب قاب قوسین
دهد حق مرترا از آنچه خواهی *** نمایندت همه اشیاء کما هی (دیوان گلشن راز، ص17-19)
لزوم کسب حکمت و اعتدال در پیمودن صراط مستقیم
و نیز فرماید:
کتاب حق بخوان از نفس و آفاق *** مزین شو به اصل جمله اخلاق
بقیه را در ادامه مطلب ببینید
از ابن سینا نقل است که اگر می دانستید که یک محکوم به مرگ هنگام اجرای مجازات (اعدام) چقدر در آرزوی بازگشت به زندگی است، آنگاه قدر روزهایی را که با غم و اندوه و نگرانی و بد خلقی می گذرانید بهتر می دانستید.
دانی که چیست رمز سعادت بگویمت " آن را که فاقدی به جهان آرزو مکن
چون آنچه دوست داری حاصل نمی شود " جز آنچه واجدی به جهان جستجو مکن
در گیتی آنچه هست چو در معرض فناست " دل بر کسی مبند و به اشیاء خو مکن
چو بازگشت نیکی و زشتی به آدمی است " تا دست می دهد به جهان جز نکو مکن
حضرت علی علیه السلام سفارش فرموده اند که لا یشبع المومن و اخاه جائع یعنی مرد خدا تا برادرش گرسنه است خود را سیر نمی سازد.
ابوالقاسم حالت آنرا به شعر تبدیل نموده است:
آن مرد خداست کو بود خیراندیش"خیر دگران ز خیر خواهد بیش
خود تا شکم برادرش گرسنه است"بر خوان ننشیند از پی سیری خویش.
آورده اند از امیر المومنین که ایشان می فرمایند بر شما باد که از همنشینی با بدان بگریزید که طبع آدمی دزد است و گاه باشد که از ایشان چیزی بدزدد و شما خبردار نباشید چنانچه حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همنشین خوب چون عطر فروش است که اگر از عطر خود به شما ندهد اما از بوی آن استفاده می برید و همنشین بد چون کوره آهنگر است که اگر چه شراره آتش آن به شما نرسد، اما دود و غبار او به شما میرسد.
با علی گفتا یکی در رهگذر"جامه تو از چه باشد وصله دار
تو امیری و شهی و سروری"بر جمیع راد مردان رهبری
ای امیر تیز رای تیز هوش"جامه ای چون جامه شاهان بپوش
گفت صاحب جامه را بین جامه چیست"دید باید در درون جامه کیست
صورت زیبا نمی آید به کار"حرفی از معنی اگر داری بیار
کار ما در راه حق کوشیدنست"جامه تقوا به تن پوشیدنست.