-
پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۵۰ ب.ظ
-
۱۰۲۳
مقدمه:
فتنه ابن تیمیه در حال خاموش شدن و اندیشه های او و شاگردش ابن قیم جوزی می رفت که در لابه لای کتاب ها مدفون شود، که ناگهان چهار قرن بعد، این افکار مجدداً جان تازه ای به خود گرفت و توسط محمد بن عبد الوهاب و کمک های حمایتی و اقتصادی آل سعود احیاء گردید.
نکته قابل تأمل درباره وهابیت، بستر رشد آن است. همان طور که می دانیم مکان و فضا و جغرافیای این مکتب عربستان است که یک کشور پهناور صحرایی است که فضای تبادل افکار به ویژه در گذشته در آن وجود نداشته است و فضای حس گرا و احساس گرا بر آن حاکم است. از طرفی رشد وهابیت در نقاطی بود که حالت قبائلی و صحرایی داشت و عموم مردم از سطح آگاهی چندانی برخوردار نبودند؛ مثل پاکستان و افغانستان، چون فقط در این فضاهای سنتی است که قدرت باز سازی و بازتولید خود را دارد و در فضاهای علمی و یا غیر قبائلی رشدی ندارد.
از این رو وهابیون با استفاده از ضعف بینشی این گونه افراد نسبت به اسلام و ضعف قدرت تحلیلی و فکری آنان توانستند افکار باطل خود را به خوردشان داده و آن ها را با خود همراه سازند. اما هرقدر از عمر این گروه متوحش می گذرد و هرچه بیشتر عقایدشان در سطح جوامع شهری و علمی مطرح می شود، مورد اقبال کمتری قرار گرفته و حتی مورد طرد قرار می گیرند ـ به گونه ای که حتی بسیاری از رشدیافتگان این مذهب نیز از باورهای قبلی فاصله گرفته و به سوی حقیقت رهنمون می شوند ـ زیرا باطل بودن عقاید آنان روشن تر و واضح تر می شود.