-
چهارشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۲۳ ب.ظ
-
۸۴۳
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به تازگی ویدئویی از بازیگر سرشناس کشورمان در فضایمجازی منتشر شده که با واکنش منفی کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شده است. در این ویدئو، سحر قریشی در فضای آزاد در حال پیادهروی است و بعد از رفتن به سمت یک پاکبان محترم و گفتن این جمله که ما لباسمان را با هم ست کردیم، با واکنش پاکبان مواجه میشود که میگوید: «برو».
سپس قریشی در حالی که با صدایی بلند میخندد، خطاب به دوستانش میگوید: «همین مونده بود که این بگه برو...» و به خندههایش ادامه میدهد.
حال این سوال پیش میآید که این نگاه از بالا به پایین از کجا سرچشمه میگیرد و چرا بعضی افراد هستند که اجازه هرگونه رفتاری با دیگران را به خودشان میدهند؟ در خور ذکر است که در این مطلب، ریشههای چنین رفتارهایی به صورت کلی مورد بررسی قرار میگیرد و ممکن است درباره این مصداق خاص، صدق نکند.
احترام گذاشتن به دیگران به اندازه ثروتشان
متاسفانه در جامعه کنونی ما شاهد نوعی رویکرد هستیم که بعضی افراد به دیگران به اندازه ثروت و جایگاه اجتماعیشان احترام میگذارند. در نتیجه افراد فرودست و کم درآمد جامعه به صورت اتوماتیک در دیدگاه این افراد از چرخه احترام و عزت اجتماعی خارج میشوند و نتیجه آن رفتارهای اینچنینی میشود. افرادی که قشر کارگر و پایین دست جامعه را لایق احترام و تکریم نمیدانند و دست به رفتارهایی میزنند که به دور از ادب است.
کسر شأن دانستن ارتباط با افراد پایین دست
نکته بعدی نوعی خودشیفتگی در بعضی افراد مشهور و دارای موقعیت اجتماعی بالاست که برایشان دردسرساز میشود. این افراد فقط خود را مستحق معاشرت با افراد ثروتمند و دارای طبقه بالای جامعه میدانند و مراوده و ارتباط با افراد پایین دست را کسر شان خود میدانند و از دیدگاه آنها، افراد این چنینی تنها میتوانند آنها را تحسین و تکریم کنند و حق اظهارنظر و داشتن نظر مستقل را ندارند. در شرایطی بدتر، بعضی از آنها بر این تصور هستند که ارتباط با افراد ضعیف و فرودست به وجهه آنها آسیب میزند و به قول معروف از کلاسکاری آنها کم میکند.
معیار عزت و احترام را بشناسیم
به انسانهای با اخلاق از همان دوران کودکی آموخته شده که به تمامی افراد فارغ از موقعیت و درآمد آنها احترام بگذارند و تمامی انسانها بدون توجه به رنگ پوست و جنسیت و درآمد، قابل احترام هستند.
در رفتارهای چنین افرادی به کارگر خدماتی همانقدر احترام و عزت گذاشته میشود که به پزشک یا بزرگان. شاید بهتر است نظام آموزش و پرورش کشور در این زمینه تلاش بیشتری کند و اخلاقیات و روشهای انسان بودن را با دقت بیشتری به کودکان آموزش دهد تا شاید حداقل در نسلهای بعدی، معیار عزت و احترام میزان نفعی که از شخص مقابل گیرمان میآید، نباشد. یا شاید مراوده با افراد مشهور و ثروتمند باعث افتخارمان نشود و افراد را صرف نظر از جایگاه و طبقه اجتماعی، به خاطر طرز فکر و اخلاقشان بخواهیم و به آنها احترام بگذاریم.